نمای اقتصاد فرانسه در بازارهای پاریس
نمای اقتصاد فرانسه در بازارهای پاریس
چینیها سهمی در بازار فرانسه نداشتند
فروشگاهها، پاساژها، خیابانها و... همه و همه از محصولات چینی مبرا بود.محصولاتی که در کشورمان بالاترین سهم را دارند در کشوری مانند فرانسه سهمی ندارند. حتی فروشندگان، فروش کالاهای چینی را یک نقطه ضعف میدانستند و میگفتند ما حاضر نیستیم کالای چینی بفروشیم.وقتی کشورهای دیگر کالاهای مرغوب تولید میکنند و میتوانند هر نوع ذائقهای را پوشش دهندچرا باید از کشور چشم بادامیها محصولی وارد شود. اگر قرار است وارداتی هم صورت گیرد غیر از درجه یک آن ، نباید اجازه ورود به کشور فرانسه را بگیرد.در حالی که فروشندگان فروشگاههای پاریس بر فروش کالای کشورشان تأکید داشتند ناخودآگاه یاد فروشگاههای ایرانی افتادم.فروشگاه هایی که پیدا کردن کالای ایرانی در مقایسه با چینی کار سختی است.حتی برندهایی هم که در خیابان های معروف تهران به فروش میرسد تولید کشور چین است.چندی پیش که یک هیأت سرمایهگذاری از ایتالیا به ایران آمده بود نسبت به برندهایی که به نام ایتالیایی فروخته میشود تعجب کرد و گفت: ما در بازار ایران نیستیم اما خیلی خوب است که اتحادیهها این امر را ساماندهی کنند تا برند ما با عرضه محصولات بیکیفیت زیر سؤال نرود.در مورد آلمان نیز چنین اتفاقی رخ داد و آنها از عرضه کالاها در بازار ایران بدون اینکه نمایندگی داده باشند متعجب شدند.
حقوق یک فرانسوی 20 میلیون تومان
یکی از سؤالهای ما از برخی فروشندگان در مورد رکود بود.اینکه قیمت کالاهای مختلف در کشوری مانند فرانسه گران است و این کشور جزو 10 کشور گرانقیمت دنیا است ،پس چگونه بازار این کشور همواره رونق دارد؟آنها اینگونه توضیح دادند که خیلی ازمردم فرانسه برند نمیخرند اما برندهایی که در پاریس عرضه میشود به خاطر توریستها است.توریست ها برای خرید یک برند حاضرند صف طولانی را تحمل کنند.پر بیراه هم نمیگفتند چرا که برخی از فروشگاهها صف طولانی داشتند که برای ورود به آن حداقل باید 40 دقیقهای وقت میگذاشتند و نکته جالب آنکه افرادی که در این صفها ایستاده بودند از کشورهای آسیایی بودند. یکی از فروشندگان گفت که زمانی کلمه ای مانند رکود به بازار کشیده میشود که قدرت خرید مردم به قیمت کالاها نرسد اما اکنون حقوقی که کارمندان و غیره میگیرند با قیمت اجناس همخوانی دارد و حتی این امکان را به مردم میدهد که بخشی از پول خود را پسانداز کنند.اما واقعاً نمیتوان منکر این شد که گرانی در فرانسه نیست.حقوقی که کارمندان این کشور ماهیانه میگیرند حدود 5 هزار یورو است که به پول ما ماهی 20 میلیون تومان میشود.شاید به همین دلیل قیمت 23 هزار و 540 یورو برای خودرویی مانند کپچر(فول آپشن)برای آنها زیاد نیست و حتی میتوانند تا 70 درصد قیمت ماشین را در قالب تسهیلات بانکی با نرخ سود 4 درصد بگیرند.قیمت یک واحد مسکونی 60 متری هم در گرانترین محله 300 هزار یورو بود.البته ناگفته نماند قیمت مسکن در این کشور بسیار گران است و اگر بانکها همراهی لازم را نداشته باشند مردم این کشور در خرید ملک با چالش روبهرو میشوند.لذا هر فرد با توجه به اعتباری که دارد میتواند هر میزان که قانون مصوب کرده وام خرید مسکن از بانکها بگیرد.
بانکها شعب زیادی نداشتند
موضوع دیگری که ذهن ما را در خیابانهای پاریس درگیر خود کرد کم بودن شعب بانکی بود.در ایران شعب بانکها به حدی زیاد شده است که برخی اوقات از تعداد سوپر مارکتهای محله بیشتر است.شعبی که در طول روز مشتریان آن به 20 نفر هم نمیرسد فضای زیادی از شهر را از آن خود کرده و بدون اینکه خدمات مطلوبی را ارائه کنند به روزمرگی خود ادامه میدهند.اما جدا از بحث تعداد شعب بانکی، تنوع بانکها و مؤسسات مالی و اعتباری است که در دولت گذشته مانند قارچ روییدند و اکنون برخی از آنها چالشهای بزرگی برای مردم ایجاد کردهاند.ولی در کشوری مانند فرانسه که گردش مالی آن کم نیست خبری از بانک با نامهای مختلف نیست و اصلاً مجموعههایی با تعریف مؤسسات مالی و اعتباری وجود ندارد.خدمات بانکی هم که ارائه میشود به اعتقاد شهروندان این کشور در حد بسیار مطلوبی است.
ارائه وعده غذایی رایگان به فقرا
نکته جالب دیگری که در فرانسه دیدیم حمایت دولت از فقرای آن کشور بود.افرادی که فرانسوی بودند و غیر مهاجر در یک ساعت و مکان مشخص میتوانستند سهمیه اغذیه خود را بگیرند.این سهمیه یک عدد ساندویچ(6یوور)، موز(3یورو) و بطری آب معدنی(2یورو) بود. با یک حساب سرانگشتی وعده غذایی عنوان شده که دولت تأمین میکرد 44 هزار تومان به پول ما میشد. دولت فرانسه به هیچ عنوان یارانه به اقشار خود پرداخت نمیکند و تنها بخش حمایتی فقرایی هستند که از سوی دولت تأیید
شده بودند.
مالیات بر ارزش افزوده کشور فرانسه را توسعه داد
مالیات در این کشور بیداد میکرد.برای هر خریدی مالیات بر ارزش افزوده رکن اصلی بود.در حقیقت با درآمدهای مالیاتی است که این کشور توانسته به توسعه یافتگی برسد. ولی برای مسافران یک مزیت وجود داشت.اگر مسافری از یک فروشگاه خریدی بیش از 171 یورو میکرد میتوانست در فرودگاه مالیات بر ارزش افزوده پرداخت شده خود را پس بگیرد.همچنین مردم فرانسه آخر هر سال اظهار نامه مالیاتی به دولت خود میدهند لذا بر اساس خرید و مالیات حقوقشان ممکن است بخشی از مالیات داده شده را پس بگیرند. سیاستهای تشویقی به گونهای است که مالیات بر ارزش افزوده برای هیچکدام از شهروندان این کشور معضل آفرینی نمیکند.
اعتبار 3 ساله معاینه فنی
باید گریزی هم به خودروهایی که در سطح شهر فرانسه تردد میکنند داشته باشیم.خودروی اول فرانسویها پژو بود .حتی ناوگان پلیس توسط برند پژو ـ سیتروئن تجهیز شده بود.خودروی دوم محصولات رنو بود و سومین برندی که در این کشور توان حضور یافته بود خودروهای آلمانی چون فولکس واگن، آئودی، بنز و بیام و بود.تویوتا و محصولات کیاموتورز و هیوندای هم سهم قابل قبولی در خیابانهای فرانسه داشتند. اما چین ناکام بود چرا که هیچکدام از فرانسویها حاضر نیستند مشتری خودروهای این کشور باشند و حتی در برابر سؤال ما که چرا خودروی چینی در فرانسه نیست میگفتند مگر چین خودرو هم تولید میکند؟از سویی خودروهای قدیمی هم در این کشور کم نبود.طبق قانون فرانسه هر سه سال یکبار خودروهای قدیمی باید معاینه فنی بگیرند.اگر معاینه فنی نشان دهد که خودرو باید اسقاط شود شرکتهای خودروساز این کشور، خودروی فرسوده را میگیرند و در عوض خودروی جدید با شرایط خیلی خوب به صاحب خودرو میدهند.اما در ایران معاینه فنی سالانه است و بعضاً با پرداخت پولی ناچیز میتوان تأییدیه معاینه فنی را گرفت.از سویی اگر خودرویی در ایران به مرحله اسقاط برسد تازه مشکلات صاحب خودرو شروع میشود چرا که نمیداند با این خودرو چه کار کند.
پیتزا 80 هزار تومان
گردش مالی در خیابان شانزه لیزه چقدر است؟معروفترین خیابان فرانسه که شب آن مانند روز روشن است معروفترین برندهای دنیا را در خود جای داده است.در تمام ساعات روز گردشگران و حتی بومیهای فرانسه از این خیابان عبور میکنند.قیمتها در معروف ترین خیابان پاریس به قول معروف سر به فلک کشیده است و برخی از برندها که قیمت ارزان تری دارند توانستند مشتریان بیشتری را به سمت خود بکشانند.حتی قیمت مواد خوراکی هم در این خیابان بالا است. به عنوان مثال قیمت یک پیتزای ساده که تنها نان، پنیر و سبزیجات داشت به 20 یورو یعنی 80 هزار تومان میرسید. اما د ر مورد گردش مالی که روزانه در این خیابان اتفاق میافتد هیچ کس نظری نداشت و حتی فروشندگان میگفتند نمیتوان گردش مالی روزانه را اعلام کرد. در اکثر شهرهای فرانسه ساعت هفت و نیم تمام فروشگاهها بسته میشد ولی در خیابان شانزه لیزه ساعت کار تا 12 شب و مبنای شروع کار ساعت 10 بود.
جریمه های بالا یکی دیگر از موضوعاتی بود که باعث می شد فرانسوی بسیار قانونمند باشند .اگر فردی از چراغ قرمز عبور می کرد جریمه آن 200 هزار تومان بود .در مورد قیمت نوشیدنی های گرم هم باید گفت که درمقایسه با کشورمان قیمت ها بسیار بالاتر است قهوه،نسکافه،هات چاکلت از 24 هزار تومان به بالا است و یک برش کیک در سایز کوچک از حدود 26 هزار تومان است.
دیگر موضوعی که باعث تعجب ما در فرانسه شد موضوع بچه بود.اگر خانواده ای صاحب سه فرزند شود دولت فرانسه ضمن پرداخت کمک هزینه به خانواده ،ساعات کار پدر و مادر را تغییر می دهد تا خانواده بیشتر در کنار هم باشند.
موضوعات عنوان شده تنها بخشی از نگاه ما به فرانسه بود.این کشور آنقدر زوایایی پیچیده دارد که اگر بخواهیم به هر مقوله آن به صورت اختصاصی بپردازیم میتوان ماهها مطلب نوشت.تنها نتیجهای که میتوان از این سفرنامه داشت این است که سیاستگذاران نیز به این موارد توجه کنند و برای اینکه ایران از مسیر در حال توسعه به سمت توسعه یافتگی برسد و تجربیات کشورهای توسعهیافته را در نظر داشته باشد به صورت واقعی از درآمدهای نفتی جدا شود و به موضوعاتی چون صنعت، گردشگری و... بپردازد./روزنامه ایران