همانطوری که دولت فرانسه به حضرت امام خمینی
- میگویند: همانطوری که دولت فرانسه به حضرت امام خمینی (ره) اجازه دادند که بانظام شاهنشاهی ایران مبارزه کنند،به نشریه شرلی اپدو نیز اجازهی انتقاد به پیامبر(ص) را داد. (حوزوی / بابل)
میگویند: همانطوری که دولت فرانسه به حضرت امام خمینی (ره) اجازه دادند که بانظام شاهنشاهی ایران مبارزه کنند،به نشریه شرلی اپدو نیز اجازهی انتقاد به پیامبر(ص) را داد. (حوزوی / بابل)
ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات:کلّ صورت مسئله مبتنی بر فرضهای غلط و انحرافی است:
الف – امام خمینی رحمة الله علیه، برای مبارزه با نظام ستم شاهی، به تکلیف الهی و اسلامی خود عمل کردند. در واقع "باذن الله" و "بحول و قوهی الهی" قیام کردند و نه با اجازهی دولت فرانسه یا هیچ دولت دیگری.
ب – از جلوههای الهی و دلایل حقانیت ایشان و قیامشان این بود که در شرق و غرب عالم، نه تنها هیچ قدرتی به او اجازه مخالفت، قیام و مبارزه نداد، بلکه تمامی طواغیت بزرگ و کوچک، از امریکا و انگلیس و فرانسه و آلمان و شوروی گرفته، تا شیوخ دستنشاندهی جهان عرب، تا احزاب راست و چپ داخلی و خارجی و ...، همه مخالف او بودند؛ و اینجا خدا جلوهگری کرد. از این رو خودشان دائم تصریح داشتند که "این انقلاب کار خدا بود".
ج – دولت فرانسه از حضرت امام (ره) دعوت نکرد که "لطفاً تشریف بیاورید در این کشور و با اجازهی ما با شاه و رژیم ستمشاهی مبارزه کنید"، بلکه امام (ره) به درخواست محمدرضا پهلوی، دستور امریکا و انگلیس و اطاعت مشتاقانهی صدام، از عراق اخراج شد، عازم کویت گردید که اجازه ورود ندادند. در آن زمان اقامت کوتاه مدت در فرانسه نیازی به ویزا نداشت، لذا امام از این امکان استفاده کرده و به فرانسه رفتند و میدانستند که حداکثر، پس از مدت اقامت قانونی، باید این کشور را نیز ترک کنند، چون به ایشان ویزا نخواهند داد.
د – طبق اسناد رسمی و خاطرات منتشر شده از سوی سیاسیون و مسئولین امر در فرانسه، ژیسکار دستن، همان روز اول دستور اخراج حضرت امام خمینی (ره) از فرانسه را صادر کرد، اما محمد رضا پهلوی نمایندهای فرستاد و درخواست کرد که با توجه به شرایط قیام مردم در ایران، فرانسه این کار را نکند، وگرنه قابل کنترل نخواهد بود و عواقب بر عهدهی آن کشور است. لذا فرانسه به خاطر دفاع از نظام ستمشاهی، پذیرفت و ایشان را اخراج نکرد.
ﻫ – در امریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان، اتریش و سایر ممالک اروپایی، گسترهی آزادی بیان، به مراتب محدودتر از ایران است و به مراتب در کنترل و مدیریت «سیاسی – امنیتی» شدیدتری قرار دارد، چنان که هر کس در بررسی هلوکاست، سادهترین حرف ناموافقی بزند، به انواع و اقسام مجازاتها، از جریمه نقدی گرفته، تا زندان، انفصال و ... محکوم میشود. البته اگر ترور نشود.
*- پس از ورود امام خمینی (ره) به پاریس، کلود شایّه [که از مدیران معاونت اتباع خارجی در وزات خارجه فرانسه بود]، دومین نماینده دولت فرانسه است که با امام ملاقات کرد. او طی ملاقات خود به امام (ره) میگوید: «دولتم، مرا برای دیدار شما فرستاده است ... (پس از تعارفات و احترامات فراوان میگوید:) دولت فرانسه در مورد فعالیتهای شما در خاک فرانسه مشکلی دارد که حداقل آن بیان مطالب ایراد شده از جانب شماست. دولت ما با نهایت دقت، بیانات دیروز شما را خوانده است، به همین دلیل امروز من اینجا آمدهام»
حضرت امام خمینی (ره) نیز طی پاسخ خود میفرمایند: «شما هیچوقت به سفارت خودتان در ایران مراجعه کردهاید که این کشتارهایی که میشود علتش چیست؟ آنها میکشند! اسیر میکنند! مردم را حبس و تبعید میکنند. اینجا، دولت فرانسه میگوید ما صحبت نکنیم؟ مظالم آنها را نگوییم؟ آیا این آزادی است؟ اسمش آزادی است!»
*- روز 22 مهر، شهربانی کل فرانسه، طی بخشنامهای رسمی، حدود آزادیهای امام (ره) در این کشور را به ایشان ابلاغ کرد. در این نامه آمده است: «مصاحبه با خبرنگاران مطبوعات، رادیو – تلویزیونهای فرانسوی و غیرفرانسوی همچنین شرکت در برنامههای نماز جماعت و شرکت در میتینگها ممنوع است.»
و – آزادی بیان و انتقاد سالم در همه جا و بیشتر از همه جا در جمهوری اسلامی ایران قانونی و مقبول است (البته بگذریم که در ایران هر کس هر چه دلش خواست میگوید و در خاتمه میافزاید: آزادی نیست و نمیتوانیم حرف بزنیم) – اما معنای آزادی بیان و انتقاد، با فتنه، توطئه، اهانت، تحریک، تهاجم فرهنگی و ... خیلی فرق دارد و این را ملت ما به خوبی میدانند و تشخیص میدهند.
ز – از همهی اینها گذشته، دقت شود که ما دیگر مستعمره و مستثمرهی امریکا و انگلیس و هیچ کشور دیگری نیستیم؛ نه رییس جمهور امریکا (مثل فرعون) «ربّ» ماست – نه دولت فرانسه و قوانین غربی «شریعت» ماست، و نه فرهنگ منحط آنها «دین و فرهنگ» ماست. پس چنین نیست که هر کار خواستند علیه ما بکنند - هر چه خواستند به ما اهانت کنند – تا آنجا که میتوانند در جنگ سخت و جنگ نرم تهاجم کنند – به نام آزادی بیان و انتقاد، اهانت کنند ...، و بعد بگویند ما طبق قانون خودمان آزادیم که هر کاری خواستیم با شما بکنیم!
ما نیز طبق قوانین عقلی، الهی، دینی، قانونی، بینالمللی، و تمامی مصوبات کنوانسیونهای مربوطه و ...، آزادیم و حق داریم که به شدت از خودمان دفاع کنیم و با دشمنانمان، در هر عرصهای که تهاجم میکنند، مقابله کنیم.
نکته: حالا این که نقشهی امریکا و متحدانش در تحریک جها اسلام، اهانت به مقدسات نزدیک به دو میلیارد مسلمان و ... چیست که دائم به سوزاندن قرآن کریم – بمب گذاری در حرمها – ترور در مساجد – نسل کَشی در سرتاسر جهان (از بوسنی اروپایی گرفته تا میانمار آسیایی) – درج کاریکاتورهای موهن و ... متوسل میشوند، بماند – نکته قابل تأمل این است که در داخل کشور و میان این ملّت چه مزدورانی و به چه مقاصدی این قدر سنگ آنها را به سینه میزنند، تا جایی که از اِعمال دیکتاتوری آنها، اهانتهای آنها، حتی اهانت به پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله را توجیه کنند و یا حتی از آن دفاع کنند؟!!!