آیا فرانسه واقعا کشور قدرتمندی است؟
آیا فرانسه واقعا کشور قدرتمندی است؟
به مناسبت سفر دکتر روحانی به فرانسه، بهتر دیدیم نگاهی به نقاط قوت این کشور بیندازیم. در ضمن در این مقاله سعی خواهیم کرد تا کشور فرانسه را از جنبه های مختلف، اعم از نظامی، صنعتی و اقتصادی بررسی کنیم. همچنین به فراخور ارائهی آمارها سعی خواهیم کرد تا این کشور را با سایر کشورهای پیشرفتهی دنیا مقایسه کنیم. در ادامهی این مقاله با ما همراه باشید.
قدرت نظامی
از میان کشورهای عضو اتحادیهی اروپا، کشور فرانسه دارای گستردهترین قابلیتهای نظامی، از قبیل زیردریاییهای اتمی، ناو هواپیمابر، زرادخانههایی از موشکهای بالیستیک، موشکهای اتمی دوربرد و نظایر آنها است. همچنین با توجه به مالکیت شرکت هایی همچون EADS (شرکت دفاع هوایی و فضایی اتحادیه اروپا)، که یکی از بخشهای آن شرکت ایرباس است و شرکت «یوروکاپتر» (Eurocopter)، این کشور یکی از سه کشور بزرگ صادر کنندهی سلاح به سراسر جهان به حساب میآید. از جمله قراردادهای بزرگ صادرات سلاح که با این کشور منعقد شده میتوان به قرارداد فروش ناوهایی با قابلیت حمل هلیکوپتر و زیردریایی به کشورهای روسیه و برزیل اشاره کرد (قرارداد فروش بخشی از این ناوها به دلیل اجرای تحریمهای وضع شده توسط اتحادیه اروپا بر علیه روسیه، به موجب اشغال سرزمینهای تحت مالکیت کشور اوکراین، به حالت تعلیق درآمد).
از جنبهای دیگر، فرانسه از جمله معدود کشورهایی است که در خارج از مناطق سرزمینی خود پایگاهها و نیروهای نظامی دارد. از جمله پایگاههای نظامی تحت کنترل این کشور میتوان به پایگاه نظامی واقع در امارات متحدهی عربی (به عنوان یکی از مشتریهای سلاحهای فرانسوی)، پایگاه نظامی مستقر در دریای کارائیب، پایگاه نظامی در جنوب اقیانوس آرام (در جزایر والیس و فونتانا) و تعدادی کشورهای افریقایی اشاره نمود.
قدرت ژئوپلتیک
کشور فرانسه به همراه آلمان از جمله اعضای موسس اتحادیه اروپا هستند؛ بدین ترتیب از قدرت تاثیرگذاری بالایی بر تصمیمات وضع شده در داخل این ناحیه برخوردار است. بطور مثال مخالفت کشور فرانسه با قانون اساسی ارائه شده برای اتحادیه اروپا در سال ۲۰۰۵ سبب شد تا اصلاحیهای برای این قانون لحاظ گردد (این قانون با نام پیمان لیسبون شناخته می شود و اکنون در مرحلهی اجرا قرار دارد).
فرانسه، به واسطهی اشغال کشورهای افریقایی، از جمله نیروهای موثر بر سیاستهای وضع شده در این این قاره در قرن بیستم بود. با این وجود حتی در قرن حاضر نیز فرانسه توانسته موقعیت مسلط خود را بر بخشهایی از این قاره حفظ کند. بطور مثال در حال حاضر چهارده کشور افریقایی، که عمدهی آنها در حاشیهی خلیج گینه هستند، از یک واحد پولی با نام فرانک CFA استفاده میکنند. این واحد پولی در واقع یک واحد پولی موهومی است که ارزش آن در برابر واحد پولی اتحادیهی اروپا، یورو، همواره ثابت نگه داشته میشود. تمامی اقدامات مرتبط با این واحد پولی بر عهدهی خزانهداری کل کشور فرانسه بوده و ارزش آن توسط طلاهایی که از این کشورها به فرانسه منتقل میگردد تنظیم می شود. با توجه به این که این واحد پولی مستقیماً قابل تبدیل به واحد پولی یورو نیست، کشور فرانسه دارای اهرم قدرتمندی برای اعمال سیاستهای پولی و مالی خود بر این کشورها است.
علاوه بر موارد فوق، فرانسه از جمله اعضای موسس سازمان ملل و حائز کرسی دائم در شورای امنیت سازمان ملل است (این کشور از جمله کشورهای دارای حق وتو در این نهاد است). همچنین زبان فرانسوی به عنوان یک از زبانهای رسمی این نهاد شناسایی شده است. بر اساس روندی مرسوم و قانونی نانوشته، کرسی ریاست سازمانهای مالی و بینالمللی عمدتاً به اعضای فرانسوی سپرده می شود؛ بطور مثال می توان به مشیل کامدسوس، دومینیک استراوس کان و خانم کریستین لاگارد به عنوان روسای اخیر صندوق بین المللی پول اشاره نمود.
قدرت اقتصادی
کشور فرانسه در سطح جهان به عنوان یک قدرت اقتصادی شناخته می شود و حجم اقتصاد آن تقریباً برابر با ایالت کالیفرنیای امریکا است. این کشور در حوزههای مختلف اعم از انرژی (شرکت های Total، Alstom و Areva)، ساخت و ساز (شرکت های Vinci و Bouygues)، ارتباطات (شرکت های Orange و Alcatel-Lucent)، خودروسازی (شرکتهای رنو، نیسان و گروه خودروسازی پژو سیتروئن)، داروسازی (شرکت Sanofi-Aventis) محصولات شیمیایی (شرکت Air Liquide) و بسیاری حوزههای دیگر از جمله کشورهای پیشرو در جهان هستند.
بنابر گزارش جهانی ثروت که توسط موسسه CapGemini منتشر میشود، تعداد میلیونرهایی که در کشور فرانسه زندگی میکنند هم رده با کشوری همچون انگلستان است (تعداد ۴۳۰ هزار میلیونر در ازای جمعیت ۶۵ میلیونی این کشور). همچنین بنابر گزارشهای اداره آمار اتحادیهی اروپا، کارگران فرانسوی دارای بالاترین بهرهوری در میان تمامی کشورهای اروپایی هستند (حتی بالاتر از کشورهایی همچون آلمان و سوئد). کشور فرانسه، حداقل در دههی اخیر، بطور مستمر دارای بالاترین رتبهها در زمینهی بهرهوری کاری در میان تمامی کشورها بوده است.
قدرت کشاورزی
از زمانهای بسیار دور، فرانسه به عنوان انبار غلهی اروپا شناخته می شود (این کشور بسیار قبلتر از سایر کشورهای اروپایی به خودکفایی در زمینه تولید محصولات کشاورزی رسیده است). بنابر آنچه در تفاسیر جنگهای گالیک به میان آمده، ژولیوس سزار، پادشاه روم باستان، تعداد قبایل برخواسته از محل فعلی کشور آلمان که به قصد استفاده از خاکهای حاصلخیز کشور گلها به این کشور حملهور شدهاند را به شمار می آورد (کشور گلها نام قدیمی کشوری است که از مجموعهی کشورهای فرانسه، بلژیک، جنوب کشور هلند، جنوب غربی آلمان و شمال ایتالیای فعلی تشکیل شده بود). در حال حاضر نیز این کشور به عنوان یک قدرت کشاورزی شناخته می شود. بطور مثال در سال ۲۰۰۸ چیزی در حدود ۲۰ درصد از سرمایهگذاری ۱۳۰ میلیارد یورویی اتحادیهی اروپا در حوزهی کشاورزی در کشور فرانسه انجام شده است.
قدرت فرهنگی
زبان فرانسوی یکی از المانهای مهم قدرت نرم کشور فرانسه است. در حال حاضر چیزی در حدود ۲۲۰ تا ۲۹۲ میلیون نفر در جهان به این زبان صحبت میکنند. همچنین بنابر تحقیقی که توسط بانک Natixis انجام شده، پیش بینی میشود که زبان فرانسه با گسترش بیشتری در دهههای آینده مواجه گردد. این رشد و گسترش در نهایت به افزایش قدرت فرهنگی وتاثیرگذاری کشور فرانسه منجر خواهد گردید. این تاثیرات همچنین از مبنایی نهادین برخوردار هستن. از سال ۱۶۳۷ میلادی، آکادمی فرانسه (به زبان فرانسوی Académie Française) اقدام به استاندارد سازی، سازماندهی و تدوین قواعد زبان فرانسه کرد که این اقدام سبب اقبال دهها میلیون نفر از مردم جهان به یادگیری این زبان گردید. از سال ۱۹۹۰ تاکنون، کشور فرانسه در زمرهی کشورهایی بوده که بیشترین گردشگران از آن دیدن نموده اند؛ بدین ترتیب پتانسیل های فراوانی به جهت گسترش فرهنگ و تاریخ این کشور فراهم می باشد (شهر پاریس میزبان بیشترین تعداد از گردشگران در جهان می باشد). شهر پاریس آنچنان زیباست که در جریان جنگ جهانی دوم هیتلر نیروی هوایی خود (موسوم به LuftWaffe) را از بمباران کردن این شهر، به جهت حفظ زیبایی های آن، منع نمود.
علاوه بر موارد فوق این کشور از ادبیاتی غنی، فیلسوفانی برجسته و غذاهایی لذیذ برخوردار هستند. مجموعهی تمامی این عوامل سبب جذب سالانه بیش از ۲۶۰ هزار گردشگر خارجی از سراسر جهان به این کشور میشود که هرکدامشان به نوبهی خود سبب گسترش هر چه بیشتر فرهنگ این کشور خواهند گردید.
نتیجه گیری
مجموعهی داشتهها و افتخارات این کشور بیش از آن است که بتوان در قالب یک مقاله بدان اشاره کرد. این کشور همانند کشور عزیزمان ایران حائز فرهنگی غنی و سابقه تاریخی گسترده است و قدرت آن برآمده از نوآوریها و تلاشهای فکری و عملی فراوان مردمان آن سرزمین است. با تمامی این اوصاف اکنون شما چه ارزیابی از این کشور دارید؟