یک بام و صد هوای ماکرون.سیاستمداری کوچک با آرزوهای بزرگ
یک بام و صد هوای ماکرون/سیاستمداری کوچک با آرزوهای بزرگ
خبرگزاری مهر، گروه بین الملل-حنیف غفاری: امانوئل ماکرون طی ماه های اخیر سعی کرده است ورود مستقیمی به معادلات منطقه غرب آسیا داشته باشد، از ورود به پرونده اصلاحات بن سلمان و بازداشت شاهزادگان سعودی تا دخالت در ماجرای استعفای سعد حریری.
با این حال نوع مواجهه رئیس جمهور جوان فرانسه با مسئله اعلام پایتختی قدس از سوی دونالد ترامپ، رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا در نوع خود قابل تامل است! مستاجر کاخ الیزه از یک سو اقدام ترامپ در این خصوص را محکوم کرده است و از سوی دیگر، در دیدار با نتانیاهو به هم نوایی با نخست وزیر منفور رژیم صهیونیستی در خصوص مسائل منطقه ای پرداخته است. فراتر از آن، ماکرون از طرف های مناقشه خواسته است تا در قبال اعلام پایتختی قدس از سوی آمریکا نیز خویشتندار باشند!
رئیس جمهور فرانسه، پس از درخواست جنبش فلسطینی حماس برای آغاز «انتفاضه جدید» در پاسخ به تصمیم دونالد ترامپ در به رسمیت شناختن شهر اشغالی قدس به عنوان «پایتخت» فلسطین اشغالی، همه را به آرامش دعوت کرده است!
البته بازی مقامات فرانسوی در زمین ایالات متحده آمریکا و رژیم صهیونیستی موضوع جدیدی نیست. لابی های صهیونیستی در فرانسه طی دهه های گذشته بسیار فعال بوده و حضور هر یک از احزاب سوسیالیست و محافظه کار در راس معادلات سیاسی و اجرایی این کشور نیز تاثیری در این خصوص نداشته است.
ماکرون نیز به عنوان رئیس جمهوری که ظاهرا خود را مستقل می نامد، به شدت تحت تاثیر لابی های صهیونیستی در کشورش قرار دارد. دیدار اخیر نتانیاهو و ماکرون نشان داد که رئیس جمهور فرانسه نشان داد که ماکرون نیز به مانند اولاند، سارکوزی، شیراک، میتران و دیگر روسای جمهور فرانسه، خود را متغیری وابسته به واشنگتن و تل آویو می داند.
با این حال ماکرون سعی دارد با موضع گیری نرم در برابر تصمیم اخیر دونالد ترامپ، خود را به عنوان یک «میانجی بی طرف!» و «واسطه گر» در تحولات منطقه معرفی کند. بسیاری از تحلیلگران مسائل اروپا و منطقه متفق القول هستند که ماکرون سعی دارد به فعال ترین سیاستمدار اروپایی در معادلات منطقه تبدیل شود، اما سوال اصلی اینجاست که آیا رئیس جمهور جوان فرانسه می تواند به این هدف دست پیدا کند؟
پاسخ این سوال قطعا منفی است. امانوئل ماکرون طی یک سال اخیر بارها مواضعی را در جانبداری از رژیم صهیونیستی و ایالات متحده آمریکا اتخاذ کرده است. همچنین مواضع کلان فرانسه در منطقه که مبتنی بر نادیده انگاشتن حقوق آوارگان فلسطینی و حق بازگشت آنها به سرزمین فلسطین و فراتر از همه، حمایت از موجودیت رژیم صهیونیستی می باشد جایی را برای اطمینان افکار عمومی جهان و منطقه نسبت به ماکرون و دیگر مقامات فرانسوی باقی نگذاشته است.
در چنین شرایطی جریان های مقاومت در فلسطین (که تعیین کننده ترین بازیگران این معادله هستند)، اساسا جایگاهی برای رئیس جمهور فرانسه در این معادله قائل نیستند. نکته جالب توجه اینکه حتی برخی طرفداران جریان سازش در فلسطین نیز همواره نسبت به نقش فرانسه در معادلات منطقه با دیده تردید نگریسته اند. این قاعده در خصوص امانوئل ماکرون نیز صادق است.
در نهایت اینکه ماکرون آرزوهای بزرگی را در حوزه سیاست خارجی کشورش در سر دارد: از مدیریت اتحادیه اروپا و منطقه یورو تا کنترل رفتار آمریکا و تبدیل شدن به تعیین کننده ترین بازیگر و سیاستمدار اروپایی در منطقه غرب آسیا!
بدون شک نه تنها ماکرون به هیچ یک از این اهداف دست نمی یابد، بلکه به مانند اسلاف خود، به سیاستمداری آسیب پذیر در کاخ الیزه تبدیل خواهد شد. شاید بهتر باشد رئیس جمهور فرانسه به جای تمرکز بر مسائل منطقه، بر روی نارضایتی ۵۸ درصدی شهروندان فرانسوی از خود متمرکز شود تا در سال ۲۰۲۲ میلادی به سرنوشت اولاند و سارکوزی دچار نشود.