به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری فارس، دعوت «احمد أویحیی» نخست وزیر الجزائر، از بازرگانان کشورش، برای همکاری با «پا سیاهان»، همان مهاجرانی که در طول دوره استعمار فرانسه در الجزائر متولد شدند، جنجال گستردهای به راه انداخته است؛ تا جاییکه برخی آن را فراخوانی صریح برای همکاری با دشمنان انقلاب آزادیخواهانه الجزائر برشمردند.
احمد أویحیی هفته گذشته، هنگام نظارت بر مراسم اهداء جایزه بهترین صادرکننده الجزائر و در پاسخ به سؤالات بازرگانان درباره راههای ورود به بازار آفریقا و برخورد با رقابت شدید با تونس و مغرب (مراکش)، بازرگانان الجزایری را به همکاری با «پاسیاهان» و چهارچوبهای الجزائر در قاره اروپا و نیز همکاری با افراد شایسته آفریقایی که در الجزایر زندگی و تحصیل میکنند فراخواند. او گفت که از طریق این نفوذ گسترده، صادرکنندگان الجزائری میتوانند وارد بازارهای اروپا و آفریقا شوند.
این سخنان نادیده گرفته نمیشود و بخاطر حساسیتش جنجال گسترده ای به پا کرد، چرا که همکاری با پاسیاهان از ممنوعات این پرونده محسوب میشود. این سخنان أویحیی اولین بیانیه مثبت یک مقام رسمی الجزائری درباره پاسیاهان است که الجزایریها آنها را دشمن به حساب می آورند، چرا که آنها درطول دوره استعمار فرانسه در الجزائر، در اعمال خشونتبار و کشتار علیه مردم این کشور دست داشتند.
«پاسیاهان» همان مهاجران اروپایی هستند که در طول دوره اشغال فرانسه (1962-1830) در الجزائر زندگی کردند یا به دنیا آمدند؛ و تعدادشان در سال 1960، حدود یک میلیون نفر تخمین زده شد که اکثر آنها اسپانیایی، ایتالیایی یا مالتی هستند و بر اساس برخی آمارها تنها 11درصد آنها فرانسوی هستند.
اما در مورد علت صفت «پاسیاه»، نظریات مختلفی وجود دارد که یکی از نظریهها این است که این قضیه برمیگردد به سیاهی کفشهایی که سربازان فرانسوی در مقایسه با پاهای برهنه الجزائریها میپوشیدند، در حالیکه نظریه دیگری علت این نامگذاری را کثیفی لباسهایشان یا آب گرفتن خوشههای انگور با پاهایشان برای تولید مشروب، میداند.
معمری مروان، پژوهشگر تاریخ، میگوید: «یکی از پروندههای پیچیده بین دو طرف فرانسوی و الجزایری، پرونده « پاسیاهان » است، علاوه براین ، بسیاری از آنها در طول دوره انقلاب، از طریق سازمانهای تروریستی وابسته به خود، درگیر کشتار الجزایریها بودند که مشهورترینشان دو سازمان (دست سرخ) و (ارتش مخفی) هستند. در نتیجه در سالهای اخیر بسیاری از آنها این قضیه را به محاکم الجزایر ارجاع داده و خواستار بازپسگیری املاکشان در الجزائر شدهاند».
وی همچنین گفت: «توافقنامههای "اویان" که بین حکومت موقت الجزائر و همتای فرانسوی، در18 مارس 1962 برای پایان دادن به اشغال فرانسه در الجزائر، منعقد شد، تصریح میکند که پاسیاهان طی سه سال بین انتخاب ملیت الجزائری یا حفظ ملیت فرانسوی و خارجی محسوب شدن، مُخیرند؛ و رهبران جبهه آزادی تابعیت دوگانه پاسیاهان را رد میکردند».
آنچه پیشتر به آن اشاره شد علت مستقیم خشم الجزائریها از دعوت نخست وزیرشان به همکاری با پاسیاهان است و موجب شده که فعالان، او را به همکاری با دشمنان الجزائر متهم کنند، به این بهانه که آنها هنوز زنده اند و پدرانشان ضد استقلال الجزائر بودند.
بیحرمتی به انقلاب
«سازمان ملی مبارزان» در بیانیهای از این سخنان نخست وزیر ابراز انزجار کرد. در این بیانیه آمده است که «دبیرخانه سازمان ملی مبارزان مدتی است که شاهد سخنان ناخوشایندی است که به دستاوردهای ملت و اصول آن اهانت میکند وبه ارزشهای انقلاب نوامبر 1954 خدشه وارد میکند».
در این بیانیه همچنین آمده است که «دبیرخانه ابراز انزجار میکند از چنین سخنانی از جانب سران بلندپایه که به کرامت ملت الجزائر خدشه وارد کرده و به تاریخ انقلابشان اهانت میکند، بویژه آنچه اخیرا رسانه های ملی درباره دعوت بازرگانان الجزائری برای تعامل با پاسیاهان گزارش کردند. آنها جنایات پاسیاهان در حق ملت الجزائر را در طول دوره اشغال نادیده گرفتند».
در این بیانیه آمده است که این افراد خود رابه فراموشی زدهاند که آن افراد چه بدبختیهایی را در طول دوره استعمار، بخصوص در اواخر انقلاب برای این ملت به بار آورده اند و مرتکب فجیعترین جنایات از طریق تشکیل باندهای مخفی تروریستی شدند و در این کشور فساد و کشتار و ویرانی به بار آوردند.
جنبش «مجتمع السلم» (حزب اسلامی) هم کمک گرفتن از پاسیاهان را جسارتی از جانب أویحیی قلمداد کرد چرا که راه را برای کسانی باز میکند که در طول دوره استعمار فرانسه، ملت الجزایر را غارت و عذاب و ارعاب کردند و در مقابل مردم شریف را از مشارکت در خدمت به کشورشان منع و در عوض آنها به پارتیبازی ومنطقه گرایی و تقلب انتخاباتی و تعامل ترجیحی بازرگانان که آنها را خوش شانس توصیف میکردند، متکی بودند.
لابی الجزائر
صدیق شهاب، سخنگوی رسمی حزب «تجمع الوطنی الدیمقراطی» به ریاست أویحیی ، این انتقادات را تنها ایجاد ترس و وحشت از این مسأله و تلاش برای تشویش افکار عمومی برشمرد.
وی همچنین گفت: «الجزائر مشکلی با فرانسه ندارد، بنابراین با شهروندان فرانسوی حتی کسانی که در دوره انقلاب در الجزایر متولد شده و به خواست خود تصمیم به ترک آنجا گرفته اند مشکلی ندارد».
وی تأکید کرد که «نمیشود با کسانی تعامل کرد که ثابت شود در مشکلات پرونده "حافظه ملی" دخیل هستند یا الجزائریهایی که به دعوت أویحیی توجهی ندارند».
به نظر شهاب، سخنان نخست وزیر، دارای ابعاد صرفا اقتصادی است، چرا که پاسیاهان دارای شبکه گسترده ای از روابط در فرانسه هستند، والجزائر میتواند از طریق آنها لابی قوی اقتصادی برای نفوذ به اروپا و آفریقا باشد، بویژه که هنوز دلتنگی، بسیاری را به الجزائر میکشاند.
عبدالمالک سرای، مشاور سابق ریاست جمهوری و کارشناس اقتصادی بین المللی، اشاره کرد به اینکه پرونده پاسیاهان، یک پرونده قدیمی قابل تجدید است.
او نیز همانند شهاب تأکید کرد که« تعامل با پاسیاهانی که ثابت شده در جنایات علیه الجزائریها دست نداشته اند، امری عادی است ومشکل یا سختی ایجاد نمیکند. بلکه برعکس، آنها در دهه 1980 کمکهای اقتصادی بزرگی به الجزائر کرده اند.»
علیرغم تعدد نظرات، مسئله پاسیاهان، از جمله خواستههای ملت الجزائر است، ملتی که هنوز از پاریس میخواهند که بخاطر جنایات استعمار فرانسه عذرخواهی کند. از سوی دیگر، عده ای خواهان اخراج پاسیاهان هستند و آنها را استعمار جدید به حساب میآورند و عده ای نیز خواهان بهره برداری از امکانات آنها برای خدمت به اقتصاد الجزائر هستند.
انتهای پیام/ص